. آن قدر بدون تو تنهایم که کاهی بی دلیل می گیرد بی دلیل
اشک از چشمانم می ریزد و هر شب هم دلتنگ تو میشوم و نمی دانم
تو هم مرا دوست داری یا خیال من است گاهی دلم حال آن عاشقی را
می خواهد که از معشوقش دور مانده هر چه باشد دلیلی دارد برای اشکهایش
برای دلتنگی و دلگیری هایش من این بی دلیلی ها را اصلا دوست ندارم و این
چنین سپری می شود روز و شب هایم .....
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|